حسرت ... !

 

یعنی روبه رویم نشسته ای وخیسی چشمانم را آن دستمال خشک بی احساس پاک کند !!!!

حسرت ... !

یعنی شانه هایت دوش به دوشم باشد امانتوانم از دلتنگی به آن پناه ببرم !!!!

حسرت ... !

یعنی تو ....

که در عین بودن داشتنت را آرزو میکنم ... !!



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1398برچسب:, | 22:1 | نويسنده : abere.tanha |

نگو میخای بری تنهام بزاری



نگو مثل قدیم دوسم نداری



نگو میخوای که از دلم جدا شی



نمیتونی مث غریبه هاشی



دیگه بسه نکن نامهربونی



میمیرم اگه تو اینجا نمونی



اگه نباشی از زندگی سیرم



نرو که من بدون تو میمیرم



نمیبینی دیگه آروم نمیشم



تنهایی دارم دیوونه میشم



اگه بری منم تموم کارم



آخه طاقت دوریتو ندارم



بی تو دنیا برام معنی نداره



قلبم بی تو سردو بی قراره



خواستم تو بمونی تا همیشه



بی تو دردای من دووم نمیشه

نمیشه

نمیشه

نمیشه

نمیشه



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:43 | نويسنده : abere.tanha |

بلند شووووووووووووو

مرد باش!!!!!!




بلند شو و بگو تو نه عزیز منی نه...




بلند شو بگو من تورو برای گذراندن روزهایم میخواهم




بلند شو و بگو من تورو برای نیازهای خود میخواهم




بگو تا وقتی برای من عزیزی که قلبت را به دست نیاورده باشم




بگو امروز شاید زبانی دوستت داشته باشم اما نه الان و نه هیچ وقت دیگر دوستت نخواهم داشت




بلند شو و فریاد بزن و بگو تو و امثال تو برای من دستمال کاغذی های یکبار مصرف هستید و بعد از مصرف به سطل آشغال انداخته میشوید




بلند شو!!!بلند شو بگو....




بگو این ها را به ان دخترک بیچاره ی زود باور!!!




که تو را باور دارد




که تورا دوست دارد




تورا مرد زندگیش میداند




تورا همه چیزش  میداند




عشق میداند




اما تو




اورا فقط یک احساس زودگذر و روزگذر میدانی و بس!!!



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:42 | نويسنده : abere.tanha |

من همون دیوونه ام که هیچوق عوض نمیشه...

همونی که همه باهاش خوشالن اماکسی باهاش نمی مونه...

همونی که اونقدر یه اهنگ گوش میده که از ترانه گرفته تا ریتم و خوانندش متنفر بشه....

...همونی که هقهق همه رو به جوندل گوش میده اما خودش بغضاش و زیر بالش میترکونه.....

همونی که همه فکر میکنن سخته ،سنگه

اما با هر تلنگری میشکنه

همونی که مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه ناراحتش میكنن...

همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تكیه گاهی نیس...

همونی که کلی حرف داره اما همیشه ساکته..!!



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:40 | نويسنده : abere.tanha |

وقتی کسی نیست …

 

که به دادت برسه …

داد نزن …

شاید از سکوتت بفهمند ..

که چقدر درد و غم تو وجودته !!!



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:39 | نويسنده : abere.tanha |

خیلی وقتا بهم میگن:

 

چرا میخندی؟بگو ماهم بخندیم

اماهرگز نگفتن:

چرا غصه میخوری بگو ماهم بخوریم...

.

.

.

 حرف میزنی اما تلخ!

محبت میکنی ولی سرد!

چه اجباری ست دوست داشتن من؟؟؟؟؟؟؟؟

.

.

.

ای کاش توی تقویم

یه روز داشتیم به اسم "روز نامرد"

که بشه به بعضیا تبریک گفت............

.

.

.

میدونی بزرگترین عشق چیه؟

 وقتیکه تو پنهان کنی اشکاتو و تو هنوز مواظب اون باشی....

وقتیکه اون قبول نکنه تورو و تو هنوزم دوسش داشته باشی....

وقتی اون شروع کنه عشقو با ی نفر دیگه و هنوز لبخند بزنی....

.

.

.

قرص آرامم نمیکنم...

آغوش تو....

تنها آرام بخش من است...

امروز دلم واسه داشتنت پر که نه...

پرپر میزنه...

واسه بودنت و بغل کردنت

اینکه سرموبذارم رو شونه ات و تو دستاتو فرو کنی لای موهامو بگی:

فقط مال خودمی ...........

.

.

.

خدایا

حالم خوب نیست

عشقم ازمن متنفره

یک مسکن قوی میخواهم

شبیه مرگ..........

.

.

.

چه حالی میده...

یکی اینقد دوستت داشته باشه که...

بقیه بهت حسودی کنن......!



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:39 | نويسنده : abere.tanha |

هممون مي دونيم كه عاشق واقعي وجود نداره يا اگه باشه خيلي كم پيش مي ياد كه به عشقش  برسه ولي نمي دونم چرا چرا باز از عشق مي نويسيم.وقتي دنبال يك موضوع واسه نوشتن مي گرديم مستقيم مي ريم سراغ عشق.

اين روزها وقتي با دوستانت از عشق حرف مي زني مسخرت مي كنن همه مي گن خيلي داري رويائي فكر مي كني يا ديونه شدي(فكر كنم براي شما هم اين موضوع پيش اومده باشه).توي اين زمونه ما بقدري ارزش عشق رو پايين آوردن كه يك بچه كه هنوز فرق بين دوستي و دوست داشتن رو نمي دونه راحت دم از عاشقي مي زنه بدون اينكه اصلا معني عاشق شدن رو بدونه. بعد يك مدت كه از به ظاهر عشقش جدا مي شه و ازش در موردش مي پرسي راحت مي گه اين نشد يك عشق ديگه(آخه مگه يك آدم مي تونه چند تا عشق داشته باشه؟)البته اگه از يك ديد ديگه به عاشقي نگاه كني مي بيني كه حرف من مي تونه  اشتباه باشه.آخه ما همه عاشقيم يكي عاشق نامردي ِ يكي عاشق سر كيسه كردن مردم ِ يكي عاشق پول و مال دنيا ِ يكي عاشق بالا رفتن از ديوار مردم ِيكي عاشق دل شكستن ِ يكي عاشق رفيق نيمه راه بودن ِ يكي عاشق عاشق كشي و..........................مهم اينه كه ما هر كدوم به يك نحو عاشقيم.

پس من اشتباه كردم كه اول اون حرفا رو نوشتم عشق واقعا وجود داره.



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:39 | نويسنده : abere.tanha |

دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم …

 

می آید و می ماند …

و به تنهاییم پایان می دهد …

امد …

رفت …

و به زندگیم پایان داد …



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:36 | نويسنده : abere.tanha |

دراز میکشم …

 

خیره میشوم به سقف …

اشکهایم میچکند …

سر میخورند و میروند به جایی که تو همیشه میبوسیدی …



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:35 | نويسنده : abere.tanha |

اعتصاب کردم …

 

آب , غذا و البته حرف را …

نگران نباش …

اعتصاب نکردم …

دلتنگی , تنهایی و البته سیگار را .



تاريخ : چهار شنبه 15 بهمن 1393برچسب:, | 22:22 | نويسنده : abere.tanha |
صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد